به یاد منصور
سلام دوستان
شاید حرفای من برای شما حتی قابل درک هم نباشه اما این جا جای صحبت منه حرفای دل من
امشب به یاد منصور می نویسم جوونی مثل من و مثل شما که دست سرنوشت و تقدیر براش این طور رقم زد که در سن 24 سالگی از بین ما بره .جوونی که مثل همه ما آروزهای قشنگ داشت ازدواج لباس دومادی فارق التحصیلی از دانشگاه ورزش خوشبختی و.... امشب که به منزلشون بودم خیلی شرمنده خانوادش شدم اونقدر ازم تقدیر کردن و از صبوریم حرف زدن خودم شرمنده شدم حتی گفتن که صبر رو از تو یاد گرفیم خیلی خجالت کشیدم آخه خودم مدتی بود کم آورده بودم خیلی از نظر روح داغون بودم کلا قاطی بودم اما امشب حالم بهتر شد.
منصور جان همیشه به یادت هستم و از این لحظه برای حل این مشکلات زندگی میکنم یادم میمونه که تو چه شاد بودی تشکر که کاری کردی که دیگه از مرگ نمی ترسم اصلا نمی ترسم امیدوارم جات خوب باشه امشب همش کنار ما بودی حست می کردم می دونم اونجا بودی مراقب مادرت باش و خواهرت که دلتنگ تو هستن امشب تازه داغ رفتن هادی تو دل من شعله کرد و دوباره همه خاطرات تلخ تازه شد توکل به خدا اون به من آرامش خواهد داد آمین کارت رو ادامه می دم نگران نباش فقط کمکم کن منتظر کمکات هستم
منصور جان همیشه به یادتم
دوشنبه 22 فروردین 1390 - 11:44:06 PM